چگونگی عمل در دعوی جلب ثالث (12)
آموخته ها و اندوخته های یک وکیل
چگونگی عمل در دعوی جلب ثالث (12)
علی صابری
پیشکش به پدربزرگ مادری ام حاج غلامرضا صابری.
1- همواره با خود اندیشیده ام به راستی این نوشته ها چه هوده ای دارد اما هم کتب نقد آراء برای نمونه کارهایی که عباس میرشکاری به خوبی انجام میدهد ارضائم میکند، چه در آنها به دادنامه های گردآمده ی اینجانب توجه می شود و هم نوشته هایی که درباره موضوعات خاص مانند همین رویه ی دادگاهها درباره جلب ثالث خشنودم می کند. پس این راه را پی گرفت باید .
2- موضوع روشن است؛ در دادخواستی ابطال وقف خواسته شده و خوانده حضور دیگری و دیگران را در دادرسی لازم می داند، دادخواست جلب ثالث می نویسد. جالب اینجاست دادگاه دستور به تشکیل جلسه دادرسی به تاریخ 12 /4/95 می دهد یعنی پرونده از نظر شکلی و کار دفتری تکمیل بوده و دادگاه نیز ایرادی نگرفته است. عدم ابلاغ باعث تجدید جلسه می شود، ناگاه بدون اشاره به هیچ مستند قانونی پرونده به دفتر برمیگردد، اخطار می شود که خواسته را مشخص کنید. اینکه خواسته چیست، در دعوی ثالث چگونه روشن می شود خودتان داوری کنید. جالب تر اینکه پیش از مشخص شدن تکلیف جلب ثالث تعیین وقت می شود (19/7) . نمی دانیم تعیین خواسته در اجرای ماده 54 قانون آیین دادرسی مدنی رخ داده یا 66 و به عبارتی از شرایط دادخواست است یا دعوی؟ دگرسانی های این دو را حقوقدانان در کتب به بحث نشسته اند و دکتر نهرینی در کانون وکلا موضوع را روشن کرد. نیز به بهانه نقدی بر دادنامه صادر شده از شعبه 37 دادگاههای حقوقی تهران که دادنامه ای جالب و از نظر من درخور دفاع است چیزی نگاشتم با عنوان «تشکیل جلسه نخست دادرسی، الزام یا اختیار» که پذیرفته شده و در مجله معاونت آموزش قوه قضائیه در نقد آراء قضایی با عنوان «رأی» چاپ خواهد شد. خلاصه که نتوانستم مفاد ماده 135 آیین دادرسی مدنی با آنچه را دادگاه در این پرونده انجام داده به درستی تطبیق دهم.
داوری با خوانندگان. باشد که این گردآمده ها در راه نگارش نوشته های پژوهشی یاری رسان شود.